مریم خدابنده، نویسنده و کارشناس میراثفرهنگی در یادداشتی نوشت: هنرهایسنتی و صنایعدستی نهتنها بهعنوان ابزارهایی برای زیباسازی محیط زندگی انسانها شناخته میشوند، بلکه بهعنوان یک منبع اقتصادی مهم و پایدار نیز عمل میکنند. زنان هنرمند با استفاده از مهارتهای خود، نه تنها به اقتصاد و معیشت خانوادههایشان کمک کردهاند، بلکه در حفظ و گسترش هنرهایسنتی و صنایعدستی بهعنوان یک منبع درآمد پایدار، به توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع نیز کمک کردهاند.
نقش زنان در هنرهایسنتی و صنایعدستی
صنایعدستی، محصولاتی هستند که بهدست هنرمندان محلی با استفاده از ابزار ساده و مواد اولیه طبیعی ساخته میشوند. این صنایع، بهطور سنتی در بسیاری از جوامع توسط زنان تولید میشده است. از بافندگی و گلیمبافی گرفته تا قالیبافی، سوزندوزی، سفالگری و زیورآلات، زنان از دیرباز بهعنوان دستاندرکاران اصلی تولید این صنایع شناخته میشدند. هنرهایدستی زنان در بسیاری از فرهنگها بهعنوان نمادی از مهارت، دقت و زیباییشناسی شناخته میشود. اما علاوه بر جنبههای هنری، این صنایع نقش مهمی در ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی جوامع ایفا کردهاند.
در بسیاری از مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته، صنایعدستی بهعنوان یک فعالیت اقتصادی و شغلی مهم برای زنان عمل میکند. در این جوامع، بسیاری از زنان با استفاده از مهارتهای خود در صنایعدستی، به تولید محصولات هنری و کاربردی میپردازند و از این طریق منبع درآمدی برای خود و خانوادهشان ایجاد میکنند. این فرصتها نهتنها به زنان کمک میکند تا استقلال مالی پیدا کنند، بلکه موجب تقویت موقعیت اجتماعی و اقتصادی آنها در جامعه نیز میشود.
هنرهایسنتی و توانمندسازی زنان
توانمندسازی زنان یکی از اهداف اصلی توسعه پایدار در جوامع مختلف است. صنایعدستی، بهویژه در جوامع سنتی و کمدرآمد، ابزاری برای دستیابی به این هدف بهحساب میآید. هنرهای سنتی به زنان این امکان را میدهند تا مهارتهای خود را در زمینههای مختلف بهکار گیرند و از این طریق بهطور مستقیم در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی خود و خانوادههایشان نقشآفرینی کنند. این صنایع نهتنها بهعنوان یک منبع درآمد برای زنان محسوب میشود، بلکه باعث افزایش اعتماد به نفس و استقلال آنها میشود.
در بسیاری از کشورها، زنان با ایجاد کسبوکارهای کوچک در زمینه صنایعدستی، به توانمندسازی خود و دیگر زنان در جامعه کمک کردهاند. بهعنوان مثال، در هند، زنان روستایی با تولید صنایعدستی سنتی مانند بافندگی و سوزندوزی، به تأسیس کسبوکارهای کوچک و متوسط پرداختهاند. این کسبوکارها نه تنها باعث بهبود وضعیت معیشتی زنان میشود، بلکه باعث ایجاد فرصتهای شغلی برای سایر زنان در منطقه نیز میشود.
در بسیاری از کشورهای آفریقایی، زنان با استفاده از هنرهایدستی مانند بافندگی، گلدوزی و ساخت جواهرات، بهطور مستقیم به رشد اقتصادی جامعه کمک کردهاند. صنایعدستی در این جوامع معمولاً بهصورت سنتی از مادران به دختران منتقل میشود و این فرآیند باعث انتقال مهارتهای اقتصادی و اجتماعی به نسلهای آینده میشود.
هنرهایسنتی و توسعه پایدار
مفهوم توسعه پایدار به معنای تأمین نیازهای حال بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده در تأمین نیازهای خود است. صنایعدستی و هنرهایسنتی، بهویژه زمانی که بهصورت محلی و با استفاده از منابع طبیعی پایدار تولید میشوند، میتوانند بهعنوان یکی از ابزارهای توسعه پایدار در نظر گرفته شوند. از آنجا که صنایعدستی معمولاً با استفاده از مواد اولیه بومی و طبیعی تولید میشوند، این صنایع میتوانند بهعنوان ابزاری برای استفاده بهینه از منابع طبیعی عمل کنند.
صنایعدستی علاوه بر ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان، موجب حفاظت از محیطزیست نیز میشود. در بسیاری از جوامع، زنان با استفاده از مواد طبیعی و قابل بازیافت مانند چوب، پارچه، خاک و سنگ، محصولات دستی تولید میکنند. این روشهای تولید نهتنها آسیب کمتری به محیطزیست وارد میکنند، بلکه باعث استفاده بهینه از منابع محلی و کاهش ضایعات میشود.
ایجاد ارزش افزوده از طریق صنایعدستی
یکی از مهمترین جنبههای ارزشآفرینی پایدار در صنایعدستی، ایجاد ارزش افزوده است. هنگامی که صنایعدستی بهطور مؤثر به بازار عرضه میشوند، میتوانند نهتنها بهعنوان یک منبع درآمد برای زنان عمل کنند، بلکه بهعنوان محصولاتی با ارزش فرهنگی و هنری، در بازارهای جهانی نیز مورد توجه قرار گیرند. این ارزش افزوده از طریق طراحی، نوآوری، بازاریابی و معرفی صنایعدستی به بازارهای بینالمللی ایجاد میشود.
در بسیاری از کشورها، صنایعدستی بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای ترویج فرهنگ و هویت ملی در سطح جهانی شناخته شدهاند. فرشهای دستباف ایرانی، جواهرات نقره هند، سبدهای بافتشده در آفریقا و کیفهای دستی مکزیکی، همه نمونههایی از محصولات صنایعدستی هستند که در بازارهای جهانی با ارزش بالا به فروش میرسند. این محصولات نه تنها بهعنوان کالای مصرفی بلکه بهعنوان نمادی از هنر و فرهنگ خاص یک جامعه شناخته میشوند. در این فرآیند، زنان هنرمند بهعنوان تولیدکنندگان اصلی این صنایعدستی، بهطور مستقیم از این ارزش افزوده بهرهمند میشوند و از این طریق به تقویت اقتصاد خانواده و جامعه کمک میکنند.
چالشها و موانع پیش روی زنان در صنایعدستی
اگرچه صنایعدستی میتوانند فرصتهای بسیاری برای زنان ایجاد کنند، اما این حوزه با چالشها و موانعی نیز مواجه است. یکی از چالشهای اصلی، محدودیت دسترسی به بازارهای فروش است. بسیاری از زنان در مناطق روستایی و دورافتاده بهدلیل نبود زیرساختهای مناسب برای بازاریابی و فروش، قادر به عرضه محصولات خود در بازارهای داخلی و بینالمللی نیستند. برای حل این مشکل، استفاده از فناوریهای نوین مانند تجارت الکترونیک و شبکههای اجتماعی میتواند راهحلی مؤثر باشد.
چالش دیگر، دسترسی محدود به منابع مالی و حمایتهای دولتی است. بسیاری از زنان برای گسترش کسبوکارهای صنایعدستی خود به منابع مالی و تسهیلات اعتباری نیاز دارند. در این زمینه، حمایتهای مالی، تسهیلات اعتباری و ارائه آموزشهای کسبوکاری میتواند به زنان در مدیریت و رشد کسبوکارهایشان کمک کند.
زنان در هنرهایسنتی و صنایعدستی نهتنها نقش مهمی در حفظ و انتقال فرهنگ و هویت ملی ایفا کردهاند، بلکه با استفاده از این مهارتها توانستهاند به ارزشآفرینی پایدار در جوامع خود کمک کنند. صنایعدستی، با تأمین درآمد و ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان، بهعنوان ابزاری برای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی آنها عمل کرده و به توسعه پایدار در جوامع مختلف کمک میکند. بهمنظور افزایش تأثیرگذاری این صنایع، نیاز است که حمایتهای مالی، آموزشی و زیرساختی از زنان هنرمند انجام شود تا بتوانند بهطور مؤثر در عرصههای جهانی حضور یابند و به اقتصاد ملی و جهانی کمک کنند.
انتهای پیام/
نظر شما